بشر ذاتاً و فطرتاً تمایل به این دارد که در جنبههای مختلف زندگی خود به رشد و شکوفایی برسد و بتواند در طول زندگی خود نتایج و دستاوردهای بیشتری را کسب کند. تمایل به تغییر و تحول امری ذاتی است که خداوند در وجود بینهایت انسان قرار داده است و تمامی منابع موردنیاز برای رسیدن به این اهداف و خواستهها را نیز برای سیستم وجودی ما تعریف کرده است. زمانی انسان میتواند به این منابع بینهایت دسترسی پیدا کند و توانمندیهای خود را کشف کند که آگاهی و شناخت لازم را نسبت به اجزای وجودیاش به دست بیاورد، چراکه عدم شناخت درست مانع از دیدن منابع و بهکارگیری صحیح آنها میشود، هرچند آن منابع در دسترس و بینهایت باشند.
درنتیجه شناخت، اولین گام به سمت آشنایی با خود است. این خود که انسان نام دارد اجزای متفاوت با عملکردها و کاربردهایی متفاوت دارد که باید به نحوه مؤثری در مسیر درستی قرار بگیرد. اولین گام شما در این مسیر برای شناخت و آگاهی نسبت به خودتان و عملکردهایتان در زندگی با شناخت مفهوم ان ال پی آغاز می شود.
یکی از اجزای مهمی که در سیستم انسانی نقش بسیار مهمی ایفا میکند مغز و ذهن و سیستم عصبی انسان میباشد. ذهن و مغز هرکدام اجزای مهم و تأثیرگذاری در خلق زندگی انسان میباشند و مراکز مهمی در کنترل و شکلدهی عملکردهای فکری، احساسی و فیزیولوژی ما محسوب میشوند. درنهایت برای ایجاد تغییرات در جنبههای مختلف زندگی باید به سراغ سرمنشأ تغییرات که ذهن و مغز هستند برویم و ساختارهای شکلدهندهی آنها را بشناسیم چراکه تغییر در این دو بعد مهم میتواند تمام سیستم وجود انسان را تحت تأثیر قرار دهد.
حالا سؤال اساسی که پیش میآید این است که ما چگونه ذهن و مغز خود را بشناسیم و بدانیم نحوه عملکرد آنها به چه شکل است یا اینکه چه نوع تغییراتی را چگونه و در کجا باید ایجاد کنیم تا به خواستههایی که در زندگی خود داریم دست پیدا کنیم. جواب این سؤالات شناخت NLP میباشد؛ اینکه ان ال پی چیست و چه کاربردهایی دارد را در ادامه مقاله با هم دیگر بررسی خواهیم کرد.
Neuro Lingustic Programmin
یکی از سؤالات اساسی که هر فردی بعد از شنیدن کلمه NLP به آن برمیخورد این است که ان ال پی چیست و چه نقشی در زندگی بشر ایفا میکند؟ یکی از علوم و دانشی که سالهای بسیار زیادی به بشر کمک کرده تا شناخت خود را درزمینه ذهن و مغز افزایش دهد و بتواند با کنترل آنها به دستاوردهای متعالی برسد NLP یا همان برنامهنویسی عصبی زبانی میباشد.
ان ال پی بسیار کاربردی نگاه خود را متمرکز بر فرایندهای ذهنی و مغزی انسان و تأثیرات آنها در دنیای درونی و بیرونی گذاشته است و NLP به دنبال این میباشد که نوع نگاه و مدلهایی که افراد از جهان دارند باعث خلق چه نتایجی و واقعیتهای بیرونی برای آنها میشود و چگونه ما میتوانیم در ان ال پی با تغییر در نوع ساختارهای ذهنی و مغزی، نتایج و واقعیتهای متفاوتی را با NLP رقم بزنیم و از فرصتهای بیشتری در این جهان با استفاده از ان ال پی بهرهمند شویم.
دانستن اینکه ان ال پی چیست میتواند به ما کمک کند تا با ابزارهای بسیار قدرتمند NLP برای کشف قوانین حاکم بر وجود انسانی و جهانی که او در آن زندگی میکند به جستجو بپردازیم و با نگاهی عمیق در NLP شناختی درست از کارکردهای وجود انسان و ارتباط او با جهان و پدیدارهای موجود در آن به دست بیاوریم.
نامگذاری ان ال پی
ازآنجاکه بندلر و گریندر در ان ال پی بر روی سیستم عصبی که همان نورولوژی مغز انسان میباشد مطالعات خود را آغاز نمودند و سپس به بررسی تأثیر زبان بر روی این سیستم پرداختند و با NLP کشف نمودند که برنامهها و نرمافزارهای ذهنی ما به چه نحوی بر ساختار ذهن و مغز ما برنامهنویسی میشوند نامی را تحت عنوان Neuro Linguistic Programming برای دستاوردهای خود انتخاب کردند تا معنای NLP برای عموم قابل لمس باشد و به نحوی لغات ان ال پی بیانگر مفهوم و کاربردی باشد که در ماهیت NLP وجود دارد. که ما امروزه آن را به نام برنامهنویسی عصبی زبانی یا همان مخفف NLP میشناسیم.
معنای لغات لاتین NLP چیست ؟
Neuro
همانطور که در قبل بیان کردیم یکی از اجزایی که NLP برای ایجاد تغییر و تحولات به سراغ آن میرود مغز و سیستم عصبی مرتبط با آن و ذهنی میباشد که از واکنشهای خود مغز تولید میشود و نقش مهمی در ساختار ان ال پی ایفا میکند. این بخش از NLP به مطالعه سیستم عصبی میپردازد و به دنبال نحوه ارتباطات بین نورونها و سلولهای مغزی در مورد یک پدیده میباشد.
ما برای هر موضوع، شرایط، اتفاق و موقعیتهای مختلف در مغز خود جایی برای آنها اختصاص داده و تعدادی نورونهای مغزی را برای آن به خدمت میگیریم که شناسایی این ارتباطات در مغز به ما این امکان را میدهد که اگر الگویی ناشی از این ارتباطات شکلگرفته تأثیرات و واکنشهای مطلوبی را در ما ایجاد نمیکند ما قادریم با ابزارها و تکنیکهای NLP این ارتباطات را تغییر داده و در نحوه شکلگیری آنها دست ببریم و آنها را به سمت ارتباطاتی اثربخش با خروجیهایی متعالی هدایت کنیم یا اینکه با استفاده از NLP الگوهای اثربخش ذهنی و مغزی را پرورش داده و آنها را غنیتر سازیم.
Linisgutic
در این بخش NLP ما به مطالعه ساختارهای زبانی میپردازیم و تأثیرات عمیق زبان را بر نحوه خلق تجربیات ذهنی و مغزی و درنهایت خلق زندگی بیرونی موردبررسی قرار میدهیم. زمانی که صحبت از ساختارهای زبانی در ان ال پی میشود ما دو نوع ساختار زبانی را در NLP مدنظر قرار میدهیم.
1- زبان کلامی
زبان کلامی در NLP زبانی است که ما با آن حرف زدن و صحبت کردن را آموختهایم و یاد گرفتهایم که چگونه مفاهیم ذهنی خود را در قالب لغات و کلماتی بر روی زبان خود جاری کنیم. از این منظر ما در NLP ساختارها و تأثیرات کلامی که بر روی زبان جاری میکنیم را موردبررسی قرار داده و در تکتک لغات افراد به دنبال تجربهها و ساختارهای عمیق و پشت پرده این زبان کلامی میگردیم و با ابزارها و تکنیکهایی که NLP در این زمینه طراحی کرده از ساختار زبان کلامی به مفاهیم واقعی و سرمنشأ شکلگیری تجربیات که در عمق ذهن و مغز ما قرارگرفتهاند دست پیدا میکنیم.
2- زبان غیرکلامی
زبان غیرکلامی در NLP همان حرکات و ژستهایی میباشد که ما در فیزیولوژی خود آنها را نشان میدهیم. مثلاً فردی که صحبت میکند برای انتقال بهتر مفاهیم خود از حرکات دست، اجزای صورت و … استفاده میکند تا کلام خود را به تصویر بکشد. ما در NLP به دنبال شناسایی علائمی هستیم که در فیزیولوژی و زبان غیرکلامی یک فرد بروز میکند.
به معنای واضحتر زمانی که یک فرد در حال فکر یا احساس کردن در مورد یک موضوع میباشد و در ذهن و مغز خود در حال پردازش اطلاعاتی ناشی از آن هست، این پردازش بهصورت علائمی در زبان کلامی و زبان غیرکلامی که همان فیزیولوژی میباشد خود را نشان میدهد. مثلاً فردی که به موضوع خوبی فکر میکند این موضوع باعث میشود در تن صدای او و نحوه بیان او شادی و لذت خاصی احساس شود و اجزای صورت او با همکاری هم نقشی از لبخند و شادی را در صورت او نمایان میکنند که تمامی اینها پاسخ فیزیولوژی به آن پردازش و تفکر میباشد.
توجه کنید که در ان ال پی مفهومی به نام زبان بدن وجود ندارد بلکه ما در ان ال پی مطالعه فیزیولوژی را در دستور کار قرار میدهیم و در NLP معتقدیم که به دلیل بینهایت بودن عناصر ذهنی و مغزی تمامی انسانها منحصربهفرد میباشند و باید بهصورت منحصربهفرد و در شرایط و موقعیتهای مختلف و وابسته موردمطالعه قرار بگیرند چراکه ممکن است هر رفتار و واکنشی با تغییر شرایط و محیط تغییر کند و نتایج مشابهی ایجاد نکند. ابزارهای زبان بدن یک الگو را ممکن است به چند نفر تعمیم دهند و تقریبی را ایجاد کنند که مانع از مطالعه صحیح افراد شود. به همین علت ممکن است یافتههای زبان بدن و آموزههای منابع آن برای ما در NLP کاربردی اثربخش و منحصربهفرد نداشته باشد.
Programming
در این قسمت NLP ما عمل برنامهنویسی را بر ذهن و مغز انجام میدهیم. منظور از برنامه در ان ال پی همان تفکرات و احساسات و باورها و ارزشهای شکلگرفته ناشی از تکرارهای بیشمار است. ذهن و مغز ما همانند یک سیستم کامپیوتری برنامههای مختص خودش را دارد که برای تغییر در این برنامهها و نصب برنامههای جدید باید بتوانیم برنامهنویسی ذهن و مغز را یاد بگیریم و بدانیم که باید در کجا چه برنامهای را با چه ساختاری ایجاد کنیم که باعث تغییر در نظام ذهنی و مغزی ما شود و این تغییر ثابت و پایدار باشد. در کل NLP زبان ذهن و مغز خودمان و افراد دیگر را به ما آموزش میدهد تا بتوانیم از این طریق با این دو بعد مهم و اثرگذار که نقش اساسی در زندگی بشر و خلق تجربیات او دارند ارتباطی مؤثر برقرار کنیم.
این نکته را به یاد داشته باشید که در متون و ترجمههای فارسی این بخش NLP را برنامهریزی ترجمه کردهاند که ترجمه صحیح آن برنامهنویسی میباشد چراکه اگر قرار بر برنامهریزی بود از همان لغت Planning در ان ال پی استفاده میشد و لغت برنامهریزی به معنای همان برنامهنویسی در نظر گرفته میشود.
در نتیجه ما در NLP با استفاده از زبان کلامی که همان زبانی است که کلمات ما بر روی آن جاری میشود و با استفاده از زبان غیرکلامی که همان فیزیولوژی و اجزایش است عمل برنامهنویسی را بر ذهن و مغز و سیستم عصبی مرتبط با آن انجام میدهیم که این بالاترین توانایی و مهارتی میباشد که هر انسانی میتواند به آن دست پیدا کند و ان ال پی با ابزارها و تکنیکهای خود این فرایند را در دسترس بشر قرار داده تا با شناختی عمیق و ساختارمند برنامههای ذهنی را کشف و در نحوه ساختار آنها تغییراتی را ایجاد کند یا اینکه برنامههای جدید را طراحی و در این سیستمعامل بینهایت انسانی نصب کنیم و آن را برنامهنویسی مجدد کنیم چراکه NLP معتقد است انسان موجودی برنامهپذیر میباشد به همین علت قابلیت تغییر و نصب برنامههای جدیدی را در زمینه ذهن و مغز خود دارد.
ان ال پی و کاربردهای آن در زندگی
یکی از موضوعات مهم در هر علم و دانشی کابرد آن در زندگی بشر میباشد و ما با آشنایی مختصری با ان ال پی و باکمی دقت به کارکردهایی که در قبل بیان شد و NLP در اختیار بشر قرار میدهد متوجه شدیم که بشر با استفاده از دانش نوین ان ال پی میتواند جنبههای مختلف زندگی خود را تغییر دهد و در هر زمینهای که میخواهد از ابزارهای ان ال پی استفاده کند.
اگر شخصی به دنبال لذت و زندگی سالم با جسمی سالم یا به دنبال کسب ثروت و پول و به دنبال زندگی معنوی با دنیایی از معنا و مفهوم میگردد میتواند بامطالعه افراد موفق و کسانی که به این زمینهها دست پیداکردهاند از نتایج آنها در مدتزمان کوتاهتری بهرهمند شود چراکه ما قادریم با ابزارهای NLP مدلها و الگوهای ذهنی افراد برجسته و موفق را که همان باورها و ارزشها و ارتباط آنها با یکدیگر است را استخراج و کشف کنیم و با روشهایی کاملاً مشخص آنها را مدلسازی و سپس در ذهن و مغز خودمان که همان ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه میباشد نصب کنیم و سپس مکانیزمهای ناخودآگاه انسان که خداوند در اختیار او قرار داده دستبهکار میشوند تا مدل و برنامههای اثربخش جدید را در نظام جهان با به خدمت گیری منابع بینهایت انسانی به مرحله ظهور برسانند.
تاریخچه ان ال پی
ابتدای مسیر ان ال پی
در سال 1971 میلادی دانشجوی مدلسازی و ریاضی به نام ریچاد بندلر در دانشگاه سانتاکروز تحصیلات خود را میگذراند و گاهی اوقات موسیقی را نیز آموزش میداد. در همین حین ایشان به فرزند دکتری به نام رابرت اسپیتزر که در حوزه گشتالت درمانی فعالیت میکرد موسیقی را آموزش میداد و در همین زمان بود که دکتر اسپیتزر کتابی در مورد گشتالت درمانی از فریتز پر که یکی از بهترینهای آن زمان در گشتالت تراپی بود را در اختیار ریچارد برای مطالعه و بررسی قرار داد.
بندلر به دلیل علاقه زیادش بعد از مدتی آموزهها و روشهایی که در گشتالت درمانی میآموخت را با هیپنوتیزم کلاسیکی که از قبل آموخته بود ترکیب میکرد و آنها را در دانشگاه سانتاکروز کالیفرنیا با کمک دوستش فرانک پوسلیک که دانشجوی روانشناسی و علوم اجتماعی بود به تعدادی از افراد که با آنها گروهی را تشکیل داده بودند آموزش میداد و در همین جلسات افراد نتایج خوبی را کسب میکردند چرا که بندلر روش درمانی فریتز پر را بهخوبی یاد گرفته بود و با مدلسازی کارها و رفتارهای او نتایج خوبی را در کار با افراد میگرفت و این نقطه شروع شکلگیری تاریخچه ان ال پی در دانشگاه سانتاکروز بود.
آشنایی با جان گریندر
بعد از مدتی بندلر با استاد زبانشناسی در سانتاکروز آشنا شد که ایشان را به گروهی که به آنها مباحث گشتالت را آموزش میداد دعوت کرد و پس از مدتی جان گریندر در یکی از این جلسات شرکت کرد و متوجه شد کارهایی که بندلر و پوسلیک آن را با هیپنوتیزم و گشتالت انجام میدهند او میتواند با استفاده از زبان آنها را انجام دهد و آغاز همکاری این دو نفر شروع شد و ابتدا گریندر و بندلر با استفاده از آموزهها و کتابهای فریتز پر و منابعی که از او موجود بود شروع به مطالعه ساختارهای زبانی و فیزیولوژی پر و مدلسازی رفتارهای او در درمان نمودند و با استفاده از مباحث گشتالت و آزمونوخطا کردن آنها بر روی افراد زیادی آرامآرام تکنیکهایی را بر اساس گشتالت طراحی نمودند که امروزه در ان ال پی کاربردهای بسیار زیادی دارند.
ویرجینیا مدلی جدید برای جستجوگران ان ال پی
پس از مدتی بندلر و گریندر با خانم ویرجینیا ساتیر که یکی از بهترین خانواده درمانگرهای آن زمان بود آشنا شدند و شروع به مطالعه او و روشهای او در درمان مخاطبانش نمودند و مدتی نگذشت که کشف کردند او نیز از چه روشهای کلامی و غیرکلامی استفاده میکند که باعث میشود مراجعانش درمان شوند و پس از شناسایی ساختارهای زبان کلامی و غیرکلامی ویرجینیا و کشف مدل متا (متامدل) اولین کتاب ان ال پی به نام ساختار جادو نوشته شد و تمامی این ساختارهای استخراج و مدل شده تا آن زمان که بیشتر به مدلها و الگوهای زبان میپرداخت در کتاب ساختار جادو جلد یک به چاپ رسید که این ساختارهای زبانی در ان ال پی از زبانشناسی به نام نوام چامسکی و معناشناسی به نام آلفرد کورزیبسکی گرفته شده است.
نکته مهم این است که پایه شکلگیری ان ال پی از این سؤال شروع شد که چطور میشود که افراد در برابر موقعیتها و شرایط یکسان واکنشها و رفتارهای متفاوتی از خود بروز میدهند و این تفاوت از کجا نشأت میگیرد. مثلاً چه طور میشود که دو درمانگر که در یکرشته فعالیت میکنند و اطلاعات مشابهی دارند، در امر درمان نتایج آنها باهم متفاوت میشود و اینکه فردی که موفق عمل میکند از چه روشهایی استفاده میکند که خروجی و دستاوردهای متفاوتتری را میگیرد.
چطور میشود که فردی از ارتفاع میترسد و فرد دیگر ترسی از آن ندارد و حتی از ارتفاع لذت هم میبرد و اگر ما قادر باشیم که نگاه فردی که نمیترسد را بشناسیم و بدانیم او چطور در ذهنش ارتفاع را میبیند و در مورد آن فکر و احساس میکند، میتوانیم نگاه و طرز تفکر او را به فردی که میترسد انتقال دهیم و او نیز در برابر ارتفاع همان احساس را پیدا کند.
این یکی از دستاوردهای بزرگ ان ال پی میباشد که قادر است ابزارها و تکنیکهایی را در اختیار ما قرار دهد تا با استفاده از آن الگوهای ذهنی و مغزی افراد برجسته جهان یا همان نظام باورها و ارزشهای آنان را شناسایی و استخراجکنیم و آنها را با روشهای موجود در ان ال پی مدلسازی کنیم و آن را در ذهن و مغزمان نصب و پیاده کنیم و بتوانیم در زمان کوتاهتری به همان نتایج دست پیدا کنیم و از این طریق تمامی جنبههای عالی و متعالی جهان را در دسترس قرار دهیم.
ورود ان ال پی به دنیای هیپنوتیزم
زمانی که بندلر و گریندر در دانشگاه سانتاکروز فعالیتها و دستاوردهای خود را به نمایش میگذاشتند توجه انسانشناس معروفی به نام گریگوری بتسون که امروزه او را پدر معنوی ان ال پی میدانند به خود جلب کردند. بتسون که در آن زمان مدیر مؤسسه پالو آلتو بود و این مؤسسه از تعدادی از افراد برجسته در زمینههای مختلف علوم ذهنی و مغزی تشکیلشده بود، این امکان را در اختیار بندلر و گریندر قرار میداد تا با انسانهای بیشتری توسط بتسون آشنا شوند و حوزه مطالعات خود را گسترش دهند.
آشنایی بتسون با بنیانگذاران ان ال پی باعث شد تا آنها را به بهترین هیپنوتیزم درمانگر آن زمان و پایهگذار انجمن هیپنوتیزم بالینی آمریکا که به نوبه خود نابغهای در زمینه هیپنوتیزم بود معرفی کند. در ملاقات بندلر و گریندر با دکتر میلتون اریکسون مسیر مدلسازی و الگوبرداری از روشها و الگوهای کلام هیپنوتیزمی دکتر اریکسون آغاز شد و بعد از چند ماه زندگی کردن بندلر و گریندر و تعدادی از همراهان آنها در خانه اریکسون الگوهای کلامی و غیرکلامی اریکسون که ما امروزه آن را بهعنوان هیپنوتیزم اریکسونی در ان ال پی میشناسیم کشف، استخراج و مدلسازی شد و سپس بندلر و گریندر الگوهای هیپنوتیزمی را در دو جلد کتاب تحت عنوان الگوهای هیپنوتیزم کلامی میلتون اریکسون به چاپ رساندند و در دسترس عموم قراردادند و قطعه پازل جدیدی را به ان ال پی اضافه نمودند.
درباره این سایت